برای آمدنش باید بلند شد ...

اینجا مکانی است برای او که همه هستی، منتظر قدومش می باشد!

برای آمدنش باید بلند شد ...

اینجا مکانی است برای او که همه هستی، منتظر قدومش می باشد!

» مولای مهربان غزل های من!سلام
سمت زلال اشک من ،آقای من!سلام
نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز
آبی ترین بهانه ی دنیای من!سلام
ما بی حضور چشم تو اینجا غریبه ایم
دستی سری تکان بده آقای من!سلام

مولای نور تو روزی خواهی آمد
ب انتظار تو توان خود را به قامت و قلممان خواهیم داد ...





وعده ی ما در جمکران

دوشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ




ناگهان از پشت یک دریا تلاطم می‌رسی
بی‌خبر، یکباره، دور از چشم مردم می‌رسی
تو وفور نعمت عشقی و ایمان عاقبت
از میان خوشه‌زار سبز گندم می‌رسی
انبیا یک‌ یک به عشق تو مسلمان می‌شوند
باعث نزدیکی و صلح و تفاهم، می‌رسی
روح باران! می‌رسی، خورشید تابان! می‌رسی
با تبسم می‌رسی، غرق ترنم می‌رسی
راستی، ای وعده پیروزی پروردگار
روز چندم؟ ماه چندم؟ سال چندم؟ می‌رسی
هر سه‌شنبه وعده ما با شما در جمکران
از حوالی‌های تهران، اصفهان، قم، می‌رسی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی